طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

خوب کلیدی در بر بسته را!

انتخابات ریاست جهموری هم بالاخره با همه کش و قوس هایش به پایان رسید و صاحب جدید کلید ساختمان ریاست جمهوری شناخته شد. البته این انتخابات با انتخابات سایر ادوار، تفاوت های زیادی داشت و مردم برای جمع بندی و انتخاب گزینه مورد نظرشان از رسانه های صوتی و تصویری بیشتر بهره بردند. همین عمو سیفی خودمان، یکی از این گوشی های بزرگ که اندازه جعبه مداد رنگی 36 تایی است خریده بود و دائم در حال مطالعه سایت ها و خبرگزاری های مختلف بود و سلام ما را به زور جواب می داد! اما سرانجام جناب آقای روحانی منتخب مردم شد و به قولی «پی گشادن درهای بسته می‌آید . . . گرفته زیر بغل‌ها کلیدهای نجات!» ایشان همان روز اول در نشست خبری هم نشان داد که شم خبرنگاری و ژورنالیستی بالایی دارد و همچنین در ارائه پاسخ های آبدار و مشتی! (امیدواریم ایشان بیشتر هوای خبرنگاران و طنز نویسان را داشته باشد و اوضاع اقتصادی نشریات هم روبه راه شود) به هر تقدیر در این شرایط که اوضاع اقتصادی مردم چندان رو به راه نیست و در وهله اول مردم منتظر باز گشایی قفل مشکلات اقتصادی توسط ایشان هستند و ملت متفق القول بر این باورند که «زمانه به دست تو دادم کلید» چرا که بعد از پایان انتخابات ایشان رئیس جمهور همه مردم است و مرز بندی و جناج بندی هیچ معنایی ندارد. در همین راستا ما هم طبق وظیفه چند پیشنهاد به منظور بازگشایی هر چه سریعتر قفل های موجود ارائه می کنیم: الف) باز کردن قفل ها به زبان خوش: در این مدت که عده ای خون مردم را در شیشه کرده بودند و با انبار کردن مایحتاج مردم قفل های اقتصادی را دو چندان کرده بودند، خودشان مثل بچه آدم این قفل را باز کنند و نگذارند کار بیشتر از این بیخ کند. ب) معرفی قفل: مردم اگر اطلاعاتی در خصوص قفل های مختلف دارند، به مسئولین گزارش کنند تا دولت در رفع مشکلات مردم سریعتر عمل کند. پ) تزریق امید: امید است دولت جدید در بازگشایی قفل های مختلف موفق باشد و نشود خدای ناکرده چنین شود «قفل او دل کش تر است از صد کلید...»

ز دود دهانش جهان تیره‌گون!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بیمه بدنه هنرمندان!

ما نفهمیدیم این آسمان چه پدر کشتگی با اصحاب هنر و هنرمندان دارد که قدما می گفتند:«آسمان کشتی ارباب هنر می شکند» البته الان دیگر هنرمندان پراید هم نمی توانند بخرند چه رسد به کشتی ولی در عوض قرار است اندام و اعضای هنرمندان بیمه بدنه شود!
«یک تعاونی فرهنگی در نظر دارد اعضای بدن هنرمندان را بیمه کند. مسئول این نهاد فرهنگی گفت: این نوع بیمه به درد همگان نمی‌خورد. به عنوان مثال ما حنجره یک خواننده و یا دست یک نوازنده و یا چشم و دست یک نقاش را بیمه می‌‎کنیم که این به درد کسی نمی‌خورد و تنها هنرمندان می‌توانند از آن استفاده کنند.
وی نوع بیمه‌های موسسه تعاونی پارس را بیمه‌هایی دانست که مورد نیاز هنرمندان است و بیان کرد: هر کسی به طمع بیمه شدن بخواهد از این جریان که حق هنر و هنرمندان است استفاده کند، ضرر خواهد کرد!»( خبر گزاری مهر)
حقیقتاً دست مملی... در این دوره ای که عزیزان عرصه هنر و ادب، کمتر مورد حمایت بیمه ها و مسئولین قرار دارند، این اقدام موسسه تعاونی پارس جای صد آفرین بلکه هزار آفرین دارد! به شرطی که دو روز دیگر هر کس که دو دانگ صدا دارد و در حمام منزلشان آواز می خواند، نخواهد حنجره اش را بیمه کند یا فوتبالیست ها بیایند و بگویند کلّه پاچه ما را هم بیمه کنید! هر چند تعمیم امور صواب امری پسندیده و مورد قبول همگان است ولی دقت در انتخاب هنرمندان نیز امری واجب و حساس است. فلذا پیشنهاد می شود در این طرح عظیم، علاوه بر انتخاب هنرمندان در ژانر های مختلف بصری و شنیداری و دیداری، کارمندان هم به عنوان هنرمند در نظر گرفته شوند! به هر حال کسی که با چندغاز حقوق، علاوه بر خرج و مخارج کمر شکن زندگی هزینه اجاره، دانشگاه فرزندان، جهیزیه، و هزار جور گرفتاری دیگر را رفع و رجوع می کند کم از هنر مند ندارد و به فرموده فردوسی بزرگ «به یک روی جویند هر دو هنر . . . یکی کارمند و یکی گرزدار»
فقط این نکته را متذکر شویم که اگر این دوستان  قبل از ارائه طرح بیمه هنرمندان، کتاب فیزیولوژی آرتور گایتون و جان هال -را که بعد از ۵۶  سال هنوز هم معتبر ترین کتاب فیزیولوژی در دانشگاه های جهان است مطالعه می کردند- در می یافتند که اعضای بدن همگی با هم در ارتباط هستند؛ در واقع چو عضوی به درد آورد روزگار ، بالطبع دگر عضو ها هم کارآیی و قرار خود را از دست می دهند حالا چه با بیمه یا بدون بیمه...  موفق باشید...

طَبق کالای کارمندان!

کسانی که اندکی با علوم تاریخی نظیر کرونولوژی(تاریخ نگاری) و سایر مخلّفات آن آشنایی دارند نیک می دانند که سیر تحولات تاریخی در بسیاری از آداب و رسوم، فرهنگ ها، رفتارها، اسامی، کلمات، لوازم و ... تاثیرات فراوانی داشته و گاهی ساختار اساس مسئله ای از این رو به آن رو شده و مسیر زندگی اش کاملاً عوض شده است. مثلاً در گذشته اگر یکی چشم می خورد برایش تخم مرغ می شکستند....اما حالا هر کسی تخم مرغ بخوره چشمش می زنند! یکی دیگر از این موارد تاریخی شیوه حمل و نقل انواع اشربه و اطمعه و سایر کالاها می باشد. در گذشته «طَبق»  بیشترین کاربرد را در حمل و نقل خوراکی ها و حتی طلا و جواهر داشت. اسناد منظوم هم موجود است: «اسرار بر او ظاهر همچون طبق حلوا» و یا «دوشیزگان باغ طبقهای سیم و زر . . . بر سر نهاده، پیش صنوبر کشیده‌اند» وقس علی هذا... اما از آنجا که مرغ همسایه غاز است بعد از ورود کالاهای بی کیفیت چینی، سبد جای خود را به طَبق داد و همه جا صحبت از سبد خانوار و سبد کالا است و همه ساله نیز دولت مایحتاج کارمندان را در ماه مبارک رمضان (البته با چند ماه تاخیر) به دست ما می رساند و به قول شهریار « ما هم شنیده سوى سبدها دویده ایم‬» و باقی ماجرا...
در همین خصوص معاون توسعه بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت در گفت‌وگو با ایسنا، ازاختصاص سبد کالایی به کارمندان دولت خبر داد و گفت:‌ در این سبد کالایی 10 کیلو برنج، 5 کیلو شکر، 5 کیلو گوشت قرمز، 5 بطری 900 گرمی روغن و درصورت تقاضا 5 کیلو گوشت مرغ اختصاص عرضه می‌شود. وی ادامه داد:‌ این سبد کالایی با توجه به فرا رسیدن ماه رمضان در نظر گرفته شده و قیمت این اقلام تا 20 درصد زیر قیمت تمام شده و قیمت بازار است!( به نقل از جراید) فلذا با توجه به اینکه قیمت ها چندان ثباتی ندارند و احتمالاً موقع توزیع سبد های کالا( که چند ماه بعد از ماه مبارک رمضان است) قیمت ها از گردنه مائین بلاغ هم رد شده اند، پیشنهاد می شود کارمندان همین الان این چند قلم را خریداری و ذخیره کنند! در ضمن خدمت دوستان عرض کنیم که بین «قیمت تمام شده» و «قیمت بازار» تفاوت از زمین تا آسمان و گاهی اوقات آن طرف تر است. بنابراین توصیه می شود عزیزان تکلیف ما را مشخص کنند که این 20 درصد تخفیف مربوط به قیمت تمام شده است یا قیمت بازار یا قیمت هر دو!؟

مدیریت منابع غذایی!

در سال های اخیر که به کارگیری علم مدیریت فراگیر شده و مدل های مختلفی از شاخه و زیر شاخه های آن در دانشگاه های مختلف قلمه زده می شوند؛ ببخشید تدریس می شوند، استفاده از این علم در خانه و خانواده نیز اجتناب ناپذیر شده است. هر چند اکثر خانواده های ایرانی خودشان یک پا مدیر هستند و قادرند موکت خود را از آب بیرون بکشند ولی با توجه به برخی رویداد های مهم و تحولات گسترده جهانی، نظیر حسینقلی خانی شدن بازار ارز، صادرات علوفه به کشور های همجوار، تغییرات لحظه ای قیمت اجناس، استفاده علمی تر از علوم انسانی علی الخصوص در بحث مدیریت منابع غذایی در آشپزخانه و طبخ انواع غذاهای مختلف ضروری به نظر می رسد. در این راستا توجه به فرمایشات و پیش بینی های مسئولان هم خالی از لطف نیست. به عنوان مثال هفته گذشته مدیر کل دفتر سبزی و صیفی وزارت جهاد کشاورزی فرمودند: در نیمه تیر ماه با ورود سیب زمینی تابستانه از استان های همدان و اصفهان قیمت این محصول در بازار کاهش می یابد! ( حمایت 20 خرداد 92) بنابراین خانواده ها می توانند پخت غذاهایی مانند کوکو و سالاد اولویه را به نیمه تیر ماه موکول کنند. یا در خصوص املت نیز باید گوش به زنگ اخبار باشند تا بعد از بعد ایام نوروز که معمولاً گوجه مناطق گرمسیری به بازار می رسد، طبخ انواع املت را آغاز کنند. فریز کردن انواع محصولات و مصرف آن در ماه های دیگر سال نیز، از جمله راهکارهای کاهش هزینه های مواد غذایی است. مثلاً شما در تیر ماه می توانید یک کیسه سیب زمینی یا بعد از عید دو جعبه گوجه را فریز کرده در یخچال نگه داری کنید و در سایر فصول نیز به طبخ کوکو و املت بپردازید!
البته در این بین ممکن است برخی از مواد غذایی چندان گوش به حرف مسئولان نباشند و سرخود شیطنت هایی انجام دهند مثل قیمت تخم مرغ که به گفته مسئولان قیمت آن نباید تا آذر ماه تغییر می کرد ولی از 3300 به 4400 تومان در هر کیلو تغییر پیدا کرده که در این موارد باز هم مدیریت حرف اول را خواهد زد و این هنر کدبانوی ایرانی است که از محصول جایگزین استفاده کند یا صبر پیشه کند چرا که به قول شاعر کارها نیکو شود اما به صبر . . . تخم مرغ کوکو شود اما به صبر! سلامت و تندرست باشید...

خودرو سخن از زبان ما می گویی!

ما تا همین دیروز فکر می کردیم «بهائم خموشند و گویا بشر... »اما ظاهراً  دوره زمانه عوض شده و با پیشرفت تکنولوژی چارپایان و خودرو ها نیز با این اوضاع قمر در عقرب زبان گشوده اند. البته در گذشته نیز مردم با سبو و کدو و کوزه و امثالهم صحبت می کردند و اسناد این ماجرا نیز موجود است. « با من به زبان حال می‌گفت سبو» یا «ناگاه یکی کوزه بر آورد خروش» و قس علی هذا... ولی خدا وکیلی سخن گفتن خودرو ها نوبر است. «یک مخترع جوان کشورمان دستگاه عیب یاب هوشمندی برای انواع خودرو ساخته است که مشکلات خودرو را خودش اعلام می کند. . به گزارش ایسنا، علیرضا جنت، این دستگاه هوشمند را به گونه ای طراحی کرده است که هر کاربری بدون نیاز به آگاهی از کدهای خطای انواع دیاگ ها (عیب یاب خودرو) می تواند از آن استفاده کند و مشکل خودروی خود را بفهمد.»( حمایت- 19 خرداد 92)
البته اختراع چنین سیستمی واقعاً نیاز بود. چندی قبل یکی از چرخ های خودرو حقیر به فغان آمد و از تنهایی به سان عشاق سوت می زد. اما وقتی جهت رفع عیب خدمت تعمیر کار رسیدیم، جناب تعمیر کار بعد از کلی بالا و پائین کردن و جابجا کردن چرخ ها گفت:« آقا این چرخ سالمه؛ شما زیادی حساس هستید؛ اگر کمی صدای ضبط را زیاد کنید، مشکل حل می شود!» که با وجود چنین اختراعی دیگر نیازی به بلند کردن صدا ضبط نیست. البته اگر به قول خیام «ای خاک اگر سینه تو بشکافند . . . بس گوهر قیمتی که در سینه تست» ما هم مجوز پیدا می کردیم که این دستگاه را سین جیم کنیم خیلی حرفها برای گفتن داشت و به قولی «عیب یاب اگر سینه تو بشکافند . . . بس مشکل حرفه ای که در سینه توست!» از حذف کنیستر و کیسه هوا در خودرو ها گرفته تا وزن غیر مجاز و هزار تا ایراد ریز و درشت دیگر...
البته من پیشنهاد می کنم حالا که این زبان بسته ها این توانایی را پیدا کرده اند که از مشکلات و عیوب فنی خود سخن بگویند، بهتر است برای قیمت گذاری خودرو ها هم از این خود خودرو ها کمک بگیریم و این قدر مزاحم دوستان خودرو ساز و شورای قیمت گذاری نشویم. به هر حال هر کس عیارش را بهتر از بقیه می شناسد و به عیب و ایرادات خودش، بهتر واقف است! اینجاست که باید گفت: «حرف راست را باید از خودرو شنید!»

وعده های ملی و بین المللی!

از صبح روز پنجشنبه که تبلیغات نامزد های محترم شورا ها شروع شد، سونامی تبلیغات رسمی از در و دیوار شهر ها و روستا ها درنوردیدن گرفت و به قول یکی از همولایتی های ما فدراسیون(!) شهرها از این رو به آن رو شد و اگر مولوی خدا بیامرز معتقد بود « یکایک بدستان رسید آگهی» الان دوره و زمانه عوض شده و آگهی ها به صورت فله ای و پکیج به دست مردم می رسند! هر چند تجمیع انتخابات در کاهش هزینه های دولت در برگزاری انتخابات بی تاثیر نیست ولی جو انتخاباتی ریاست جمهوری و مناظرات تلویزیونی باعث شده تا عده ای از نامزد های شورا ها جو گیر شده و در تبلیغاتشان وعده پروژه های های ملی و بین المللی بدهند! از ساخت سینما، تله کابین، هتل و متل چند ستاره و فروشگاه های زنجیره ای گرفته تا وعده استخدام، تغییر قوانین، برگزاری جشنواره ها و همایش های ملی و بین المللی و قس علی هذا القیاس... البته در اینکه این «خوبان» از سر دلسوزی و حس انسان دوستی و احساس تکلیف چنین وعده هایی می دهند شکی نیست و ملت هم نیک می دانند که هزار وعده «خوبان» یکی وفا نکند، ولی ما بر حسب وظیفه چند پیشنهاد در این راستا ارائه می کنیم:
الف) برگزاری جلسات توجیهی: قبل و بعد از ثبت نام و در طول فرآیند تبلیغات و انتخابات، جلساتی در فرمانداری ها برگزار شود و به دوستان متذکر شوند که این انتخابات مربوط به انتخاب اعضای شورای شهر و روستا است و با انتخابات ریاست جمهوری و مجلس تفاوت دارد و نامزدها سطح وعده های خود را کمی پائین تر بیاورند!
ب) ارسال شرح وظایف شورا ها: دستور العمل و شرح وظایف اعضای شورا از طریق بلوتوث برای نامزد های محترم ارسال شود تا نامزد ها آگهی های تبلیغاتی خود را بر اساس وظایف اعضای شورا تنظیم کنند.
پ) هزینه های بی حساب و کتاب: هر چند قبل از رای دادن به هر نامزد «ازو آگهی جست باید نخست» ولی مردم فقط به آگهی های تبلیغاتی نگاه نکنند و منابع هزینه های نامزد ها را نیز در نظر داشته باشند!
در ضمن یادآور شویم که مردم از اعضای شورا ها انتظار معجزه و شق القمر و ساخت اتوپیا یا همان آرمان شهر، در دو ماه را ندارند و همین که به وظایف قانونی خودشان عمل کنند و آخرت خود را فدای دنیای امروزشان نکنند، برای مردم کفایت است! موفق باشید...

نقش چای در قیمت گذاری خودرو!؟

راستش را بخواهید ما همواره در عرایض مان اعلام کرده ایم که به هیچ عنوان به ضرر کسی راضی نیستیم و اگر بانک ها از این وام های میلیاردی معوقه دار! به ما بدهند حاضریم آن را دو دستی تقدیم شرکت های خودرو سازی کنیم تا به زخم هایشان بزنند. بنابراین به مردم توصیه می کنیم خودرو گرانتر از بازار خریداری کنند و اینقدر ان قلت نیاورند. به هر حال صنعت خودرو سازی یک صنعت پیچیده است و قیمت گذاری خودرو یکی از دشوار ترین فرآیند های اقتصادی! اصلاً  شما می دانید برای تولید هر خودرو چقدر چای و آب مصرف می شود؟ چقدر برنج و گوشت مصرف می شود؟ بالاخره کارگرانی که سه شیفت در این کارخانجات کار می کنند، باد هوا که نمی خوردند! در ثانی شما اگر یک نگاه اساسی به خودرو بیندازید متوجه خواهید شد که برای تولید یک خودرو چه موادی نیاز است. از کاغذ و پلاستیک و چرم گرفته تا فولاد و آهن و آلومینیم و مس و سرب و مواد پتروشیمی و هزار تا کوفت زهر مار دیگر... که قیمت هر کدام از آنها ساعتی در حال بالا رفتن است؛ آن وقت انتظار دارید خودرو را مفت بدهند شما دور دور کنید! انصاف هم خوب چیزی است. در همین راستا رئیس انجمن ملی حمایت از حقوق مصرف کنندگان ایران فرموده اند: «شورای رقابت ابتدا باید فرآیند قیمت گذاری فولاد، مس و آلومینیوم به عنوان مواد اولیه انحصاری تولید خودرو را اصلاح کرده و بعد وارد حوزه قیمت گذاری خودرو می شد. شورای رقابت به جای تلاش برای کاهش قیمت خودرو باید قیمت گذاری مواد اولیه انحصاری را آغاز می کرد. این در حالی است که بر مبنای اصول اولیه علم اقتصاد(!) چنین چیزی امکان نداشته و هیچ تولیدکننده ای نمی تواند مواد اولیه مورد نیاز را گران تر خریداری کرده و محصول نهایی را ارزان تر بفروشد!» ( جام جم 9 خرداد) ما که متوجه نشدیم ایشان از کدام علم اقتصاد صحبت می کنند چون بر اساس همین علم اقتصاد این چند سال هر چهار چرخی به اسم خودرو به ملت فروخته شد و برای هر آپشن مبلغ جدا گانه ای دریافت شد ولی با این وجود ما پیشنهاد می کنیم حالا که شورای رقابت قرار است فرآیند قیمت گذاری فلزات را اصلاح کند، سر راه قیمت گذاری گوشت و برنج و سایر کالا های اساسی و مایحتاج کارگران را نیز اصلاح کنند، تا دو روز دیگر ملت مجبور نشوند به خاطر گرانی صبحانه و ناهار کارگران، پول بیشتری برای خرید خودرو بدهند! عزت دوستان مستدام...

عذر خواهی نقدی!

حقیقتاً ما شخصاً مانده ایم که از برخی خدمات دولت – علی الخصوص در این روز های پایانی – چگونه قدر دانی کنیم. در تاریخ آمده است فردی وکالت شخصی را به عهده گرفت و از قضا سربلند بیرون آمد. موکل به وکیلش گفت که نمی داند با چه زبانی از وی تشکر کند. وکیل هم در پاسخ گفت: «راستش را بخواهید از زمانی که فنیقی ها پول را اختراع کردند، تشکر کردن چندان دشوار نیست!» اما حالا صحبت سر این است که این خدمات دولت خودشان نقدی هستند و مانده ایم چطور تشکر کنیم! اما اصل داستان... مدیر کل ارتباطات و فناوری اطلاعات بانک مرکزی از ارایه طرح عذر خواهی نقدی به ازای هر تراکنش ناموفق خبر داد. بر اساس این طرح افرادی که سرویس گیری آنها از طریق دستگاه های خودپرداز به مشکل برخورد می کند و از حساب آنها پول برداشت می شود؛ اما خدمتی دریافت نمی کنند، هزینه ای بابت تراکنش ناموفق به آنها پرداخت می شود. در ضمن نرخ جبران به میزانی بالا است که هیچ شائبه ای ایجاد نشود که بانک از پول فرد در همان مدت زمان یک یا دو روزی که پول در حساب های بانک است، استفاده می کند.( روزنامه حمایت- 5 خرداد 92)
ملاحظه فرمودید. بعد از طرح استرداد وجه کسر شده بابت تماس با 118 توسط شرکت مخابرات و پرداخت خسارت تاخیر شرکت های هواپیمایی و سایر شرکت ها و سازمان ها، حالا نوبت به بانک مرکزی رسیده تا حُسن نیت خود را در مشتری مداری و تکریم ارباب رجوع به اثبات برساند.
فقط یک نکته کوچک به عرض دوستان برسانیم که در حدود 6 ماه قبل حقیر با کارت بانکی، کیف پول کارت سوخت خودروی شخصی ام را شارژ نمودم که مبلغ مورد نظر از کارت کسر شد ولی کیف پول شارژ نشد. الان با گذشت 6 ماه و پرکردن فرم پیگیری تراکنش های ناموفق به صورت حضوری در شعبه و تحویل سند مبلغ کسر شده به بانک و پیگیری تلفنی و حضوری هنوز موفق به دریافت اصل وجه کسر شده از حساب نشده ام. جسارتاً خواستم به عرض برسانم اگر امکان دارد همان اصل مبلغ را به ما برگردانید، دعاگوی وجود پر برکت شما و سایر دوستان بانک مرکزی خواهیم بود و نیازی به عذر خواهی نقدی نیست! بالاخره سیستم است. پیش می آید. دیر و زود دارد، بالا و پائین می شود. خط شلوغ است و هزار تا گرفتاری و دنگ و فنگ نرم افزاری و سخت افزاری دیگر... ما هم که به این چیز ها عادت کرده ایم. خودتان را به درد سر نیندازید... دست شما هم درد نکند!

ستاد های تبلیغات اصلی و بدلی!

بعد از آغاز تبلیغات رسمی انتخابات های ریاست جمهوری و شورا ها، ما هر قدر تلاش می کنیم از سایر مسائل مملکت هم چیزی بنویسیم، امکانش حاصل نمی شود چرا که این دو رخداد آنقدر اهمیت دارند که حتی عده ای برای تاسیس ستاد تبلغاتی نامزد ها با هم درگیر شوند! هفته گذشته برای انجام کاری به یک بنگاه معاملات ملکی در ولایت خودمان شرفیاب شدیم و در محضر با کمالات جناب بنگاهی مشغول تلمذ درباره علوم ارضی و سماوی بودیم که بنده خدایی وارد بنگاه شد و به صاحب بنگاه گفت که فلان مغازه را بابت ستاد آقای .... از کاندیداهای ریاست جمهوری به فلانی اجاره ندهید. ما مسئول رسمی ستاد ایشان در شهرستان هستیم و ستاد آنها قلابی است! راستش را بخواهید ما در این چند سال همه چیز تقلبی دیده بودیم الا ستاد انتخاباتی تقلبی! بنابراین همین جا به همشهریان گرامی توصیه می کنیم در کسب اطلاعات و جمع بندی های انتخاباتی حتماً به ستاد های رسمی و مجاز (فاقد رنگدانه و مواد نگهدارنده) مراجعه کنند چرا که مسئولیت عواقب ناشی از این بی احتیاطی به عهده خودشان است. از ما گفتن بود. علی ای حال با عنایت به اینکه اجاره یک مغازه جمع و جور بابت تبلیغات انتخاباتی دو هفته ای در شهرستان ها بیش از 10 میلیون تومان تعیین شده، پیشنهاد می شود دوستان نامزد از شیوه های مدرن در تبلیغات بهره جویند:
الف) هر چند برخی دوستان ستاد های قلبی تشکیل داده اند ولی هنوز جا برای کار ادامه دارد و تشکیل ستاد های ذهنی یا روحی- روانی پیشنهاد می شود. البته مراقبت از دل در همه اوقات واجب است ولی با عنایت به وجود ستاد های مستقر در قلوب برخی همشهریان، دوستان این ایام کمی بیشتر مراقبت کنند و هر چیزی را به دلشان راه ندهند؛ امان از اون ماست کل عباس، چِشَمْ دید و دلم خواست! ب) با توجه به آمد و شد نامزدهای انتخاباتی از تهران به شهرستان ها و بالعکس و شلوغی قابل پیش بینی، پیشنهاد می شود به جای سفر با وسایط حمل و نقل جاده ای یا ریلی از بالن استفاده شود. الان خط هوایی تهران – کرج راه اندازی شده با بالن های 40 تا 65 نفره که نرخ بلیط آن بین 80 تا 120 هزار تومان است. با این شیوه هم آلودگی هوا کمتر می شود، هم صرفه جویی حاصل می شود، هم کلاس دارد و هم از آن بالا می توان برگه های انتخاباتی را به راحتی توزیع کرد! موفق باشید...

حل مشکلات در سه سوت!

از زمانی که تبلیغات نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری شروع شد، ما تازه متوجه شدیم که این چند وقتی بیخود و بی جهت حرص خوردیم و مشکلات مملکت چندان هم که فکر می کردیم، جدی و بغرنج نیستند و به زودی مرتفع خواهند شد. فقط کافی است که به نامزد مورد نظرتان رای دهید تا مشکلات را در سه سوت حل کند و به فرموده خیام «کردم همه مشکلات کلّی را حل!» البته اینکه به کدام نامزد هم رای می دهید چندان مهم نیست چون همگی متفق القول بر این باورند که قادرند مشکلات مملکت را در کمترین زمان ممکن حل کنند و اگر این توانایی را در خود نمی دیدند، اصلاً وارد کارزار انتخابات نمی شدند و به قولی «در حل مشکلات چو خورشید روشنم . . . در قطع معضلات چو شمشیر قاطعم!» اما نکته اساسی و کلیدی در اجرای «طرح حل مشکلات در سه سوت»، این است که هیچ کدام از دوستان نیازی به اعلام برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت نمی بینند و همه خود را سلطان بلا منازع مبارزه با مافیا و سایر غول های زمین خوار و ویژه خوار و به طور کلی حلال مشکلات در اسرع وقت می دانند!
بنابراین این طور که از شواهد و قرائن بر می آید بعد از تعیین رئیس جدید دولت، دیگر بابت مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... دغدغه ای نداریم و خیالمان راحت است و بعد از انتخابات به سلامتی، اداراتی نظیر  سازمان نظارت بر قیمت ها، شورای رقابت، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، سازمان حمایت از مصرف کننده و امثالهم، یا باید تغییر کاربری بدهند یا باید دو سر حیاط اداره آجر بگذارند و یک شوت یک ضرب یا گل کوچک بازی کنند!
با این تفاسیر ابتکار عمل نیز در دست ماست و مردم به خاطر داشته باشند که رئیس جمهوری را انتخاب کنند که دارای سرعت عمل بیشتری باشد و رکورد بزند! البته در این رکورد شکنی مردم هم می توانند با حمایت روانی و ایجاد انگیزه با استفاده از شعار های مهیج نظیر «سریعتر سریعتر ، هر چه سریعتر بهتر»به اجرای این طرح کمک کنند.
فقط ذکر این نکته ضروری است که تا روز انتخابات تقریباً دو هفته ای باقی است و دوستان سعی کنند قبل از شرکت در  سایر برنامه های تبلیغاتی صدا و سیما، سری هم به خیابان ها بزنند یا دست کم یک بار دیگر آمار های مرکز آمار ایران را با دقت نگاه کنند! جای دوری نمی رود؛ اگر هم برود زود بر می گردد!

عکس فتوژنیک و آرایش سیاسی!

ما بالاخره متوجه نشدیم چرا تا اسم آرایش می آید یک عده بلافاصله یاد آینه و قیچی و روم به دیوار آب و خال و خط و سایر مواد مرتبطه می افتند! آقا جان آرایش کردن فقط بزک کردن و سرخاب سفید آب زدن نیست. البته اینکه تصور کنیم آرایش کردن بالکل چیز بدی است، اصلاً صحیح نیست. در گذشته هم آرایش و پیرایش در سطوح مختلفی انجام می شد ولی ملت فقط به آرایش ظاهر بسنده نمی کردند و با پند و گفتار هم، باطن خود را آرایش می کردند و به قول شاعر: «زپند توآرایش جان کنم» اما از موقعی که مواد آرایشی و آلایشی فله ای از کشور چین به سراسر دنیا سرازیر شدند ملت فقط به آرایش ظاهری توجه می کنند و دور بقیه آرایش ها را قلم گرفته اند و ما اگر همین طور پیش برویم در رنکینگ جهانی به زودی جایگاه عربستان را در صدر جدول مصرف مواد آرایشی خواهیم گرفت! الان هم که فصل انتخابات است برخی نامزد ها در «آرایش سیاسی» دنبال زرق و برق هستند. تا جایی که استاد محمد جواد لاریجانی برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما نسبت به این مسئله هشدار داد و گفت: نامزدها دنبال عکس فوتوژنیک نباشند مانکن که نمی‌خواهیم انتخاب کنیم!
البته آرایش سیاسی درجات و مقامات فراوانی دارد که گاهی اوقات به تغییر چهره افراد منجر می شود ولی بحمدالله مردم ما خودشان یک پا تحلیلگر و کارشناس هستند و به قول عمو سیفی دوغ را چشم بسته از دوشاب تشخیص می دهند...
علی ای حال از آنجا که بحث انتخابات یک بحث جدی است و با سرنوشت مردم عجین است، ذکر چند نکته در این خصوص ضروری است: الف) در این شرایط حساس مردم از روی ظاهر کسی را انتخاب نمی کنند و به کسی رای می دهند که برنامه محور و دور اندیش باشد. ب) نامزد های انتخابات عنایت داشته باشند که مردم به پوستر و آگهی رای نمی دهند بلکه به آگاهی رای می دهند. پ) در ضمن از قدیم گفته اند «به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را» بنابراین صرف هزینه های گزاف و تهیه پوستر و بنر و آگهی های پر زرق و برق در تبلیغات جواب نمی دهد و ممکن است نامزدی که به حرف ما گوش نکند تنها بماند و مجبور شود بعداً این شعر را با خود زمزمه کند: من از شهر تو چون نالان می گذرم . . . تنها پوستر من باشد همسفرم!

پیاز داغ و آمار های نمایشگاه کتاب!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رابطه قبض برق با ریاضیات!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.