طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

تشکر و قدردانی از همراهی دوستان

باسمه تعالی 

تشکر و قدردانی از همراهی دوستان

وحید حاج سعیدی از فرهنگیان و خبرنگاران شهرستان پس از ترخیص از بیمارستان مراتب تقدیر و تشکر خود را از همه فرهنگیان و عیادت کنندگان اعلام نمود.  به گزارش خبرنگار آهنگ، وحید حاج سعیدی  که جمعه گذشته به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان بقیه الله الاعظم(عج) بستری شده بود، پس از ترخیص از بیمارستان از همه فرهنگیان و دوستانی که حضوری ، تلفنی، از طریق پیامک و ... جویای حال او شدند سپاسگزاری کرد و گفت: «اکنون که به  لطف الهی و زحمات بی شائبه پزشکان مجرب و در رأس همه، دکتر برجیان و شریفیان، کارکنان و پرسنل زحمتکش بخش CCU  بیمارستان بقیه الله الاعظم(عج) و بیمارستان فوق تخصصی قلب شفا گلستان، که در نجات جان اینجانب تلاش وصف ناپذیری داشتند؛ سلامتی خود را به دست آورده ام،  خداوند را شاکرم و برای همه دوستان و همراهان که در این مدت برای سلامتی بنده دعا نمودند و جویای احوال اینجانب بودند، علو عنایات الهی را خواستارم. بدون تردید بعد از لطف و عنایت الهی وزحمات کادر پزشکی، همراهی بی بدیل همسر گرامیم، یکایک اعضای خانواده و دعای خیر دوستان روزهای مبادا در بهبودی اینجانب نقشی اساسی داشته است و از این جهت از خداوند متعال برای یکایک این خوبان، آرزوی سلامتی و تندرستی دارم. همچنان ملتمس دعای خیر دوستان هستم و امید دارم در شادی ها پاسخگوی نیکی ها و اردات خالصانه این عزیزان باشم.»


نقش باد در اقتصاد پسا تحریم!

نقش باد در اقتصاد پسا تحریم!

اینکه دوران پسا تحریم آغاز شده است یا نه و اینکه اساساً زندگی در دوران پسا تحریم چگونه خواهد بود از آن جمله سوالاتی است که پاسخ دادن به آن نیاز به کار کارشناسی فراوان دارد و با وجود دست داشتن حقیر در بسیاری از علوم ارضی، سماوی و بحری ( هر چند در گذران یومیه خودمان در مانده ایم!) در این مورد به خصوص فعلاً از هر گونه اظهار نظر و ایده خودداری نموده و کماکان منتظر حصول نتیجه نهایی هستیم. 

اما عده ای بعد از حصول توافقات اولیه بد جور جو گیر شدند و اقداماتی خلاف صواب انجام دادند که جا دارد در این مورد با مداقه و تفکر بیشتری عمل کنند. مثل پسر همین عمو سیفی خودمان( سرایدار مفخم مدرسه) که بعد از توافق با مشت دماغ صاحب کارش را تبدیل به اعلامیه کرده! بعد هم وسایلش را جمع کرده و زده بیرون و اعتقاد دارد بعد از توافق قرار نیست دیگر کار کنیم! 

جالب اینکه داستان به نحوه زندگی در دوران پسا تحریم ختم نمی شود و خرج کردن دارایی های بلوکه شده هم قوز بالا قوز شده است. تا جایی که اقتصاد دان ارشد بانک جهانی در بخش خاور میانه هم ما را یاد مادر عروس انداخته است. اصل سند به روایت جراید...

اقتصاددان ارشد بانک جهانی در بخش خاورمیانه و شمال آفریقا به «اسپوتنیک» درباره تأثیرات رفع تحریم‌های ایران بر اقتصاد این کشور گفت که رفع تحریم‌ها سبب «سرازیر شدن منابع مالی» به ایران می‌شود. شانتایانان دواراجان گفت: «ما این را ثروت بادآورده اقتصادی می‌خوانیم که یک اصطلاح فنی و تخصصی در اقتصاد است که همان افزایش منابع افزوده شده در یک زمان به یک کشور است.» (روزنامه جوان – 10 شهریور)

به قول بر و بچه های شبکه های اجتماعی« خجالت اعتیاد نمیاره، یه وقتایی تفریحی هم شده بکش!» مرد حسابی؛ خودتان این داستان تحریم ها را راه انداختید؛ حالا پول خودمان را می خواهید آزاد کنید، شده پول باد آورده! رو هم چیزی خوبی است. درست است کارشناس ارشد بانک جهانی هستید اما دو ریال هم مطالعه کنید بد نیست. 

در زمان سلطنت خسرو پرویز بین ایران و روم جنگ شد و در این جنگ ایرانی‌ها پیروز شدند. آنها قبل از سقوط کامل شهر، خزائن جواهرت روم را در چهار کشتی بزرگ نهادند تا از راه دریا به اسکندریه منتقل سازند تا چنانچه پایتخت سقوط کند، ‌گنجینه روم به‌دست ایرانیان نیفتد؛ اما  چون کشتی‌ها در آن زمان با باد حرکت می‌کردند، کشتی‌ها به سمت ساحل شرقی مدیترانه که در تصرف ایرانیان بود در آمد. چون این گنج در اثر تغییر مسیر باد به‌دست ایرانیان افتاده بود خسرو پرویز آن را «‌گنج باد آورده‌» نام نهاد. از آن روز به بعد هرگاه ثروت و مالی بدون زحمت نصیب کسی شود، آن را بادآورده می‌گویند.

با این وجود جا دارد دوستان بالادست نیز در هزینه کرد این مبالغ با دقت بیشتری عمل کنند و این مطلب ربطی به تخصصی بودن یا چاله میدانی بودن عبارت « ثروت باد آورده» ندارد! هر چه هست ثروت خودمان است و باید خودمان برایش طرح و نقشه بکشیم. فقط نشود دو روز دیگر  طوری واردات آزاد شود که ملت سوار بر مازراتی عکسشان را در شبکه های اجتماعی بگذارند و زیرش هم بنویسند: «با این چیزای کوچیک هم میشه شاد بود!» از ما گفتن...


صنعت خانه خالی داری!

باسمه تعالی

صنعت خانه خالی داری!

این قضییه مالیات گرفتن از خانه های خالی هم کم کم دارد جدی می شود و مشاهدات میدانی و گزارشات خیابانی حاکی از کیسه کردن ماست های بدون پالم توسط عده ای از شهروندان است. در عصر حاضر معادلات و فرضیه های اجتماعی در خصوص نیاز های اولیه بشر به هم خورده است و دیگر هیچ چیز سر جایش نیست و این موضوع در قبال مسکن هم صدق می کند. به قول شاعر «ای قطار، راهت را بگیر و برو ... (با مالچ پاشی های انجام شده و زیتون کاری رو دامنه کوه،) دیگر نه کوه توان ریزش دارد و نه ریزعلی پیراهن اضافه؛ دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست!» در واقع این روز ها علاوه بر نیاز به خوراک ، پوشاک و مسکن ، اینترنت هم به نیاز های اولیه بشر اضافه شده است و کاربرد و دلایل به کار گیری این نیاز ها هم با گذشته تفاوت معناداری پیدا کرده است و متاسفانه این تغییر کاربری بین بدون پرداخت یک ریال عوارض و عقب نشینی صورت گرفته است و شهرداری این وسط چیزی کاسب نشده است! این روزها بسیاری از مردم از پوشاک برای پوشش بدن یا در امان ماندن از سرما استفاده نمی کنند و مسکن هم تقریباً همین حالت را دارد. چون اگر قرار بود مسکن برای سکنی گزیدن و احساس آرامش خریداری یا ساخته شود، یک مسکن کافی بود و به قول شاعر «یکی خانه بودش چو خرم بهار»ولی در حال حاضر تعداد املاک عده ای از تعداد سیم کارت های موجود در داشبورد خودرویشان بیشتر است!

اما این بار ظاهراً دولت عزمش را جزم کرده تا این غائله را بخواباند و همانگونه که نشان داد در حذف یارانه افراد مرفه با کسی شوخی ندارند، این بار هم دوستان مصمم هستند تا خانه های خالی را شناسایی و با اخذ مالیات تپل از مالکین صنعت «خانه خالی داری» را برای همیشه خانه نشین کنند و ملت به اندازه نیاز شان خانه بخرند.  اما ماجرای شناسایی خانه های خالی هم خودش داستانی دراد. از یک سو حجب و حیای دولت که سرک کشیدن به خانه های مرم یا حساب های بانکی را صلاح نمی بیند و از سوی دیگر تعداد بالای خانه های خالی باعث شده تا دولت از راهکار های دیگری برای تحقیق و تفحص در این استفاده کند. بله درست حدس زدید. بررسی میزان مصرفی آب و برق و گاز و ... به همین خاطر است که عده ای در تهران شیر های آب را باز می گذارند و در خانه های خالی شان لامپ پر مصرف روشن می کنند. حالا متوجه شدید که چرا سرانه مصرف آب در تهران در ماه گذشته به 295 لیتر بابت هر نفر رسید. دوستان شیر های آب را باز گذاشته اند وگرنه با مصرف این حجم آب تا الان باید نصف تهرانی می ترکیدند!

علی ای حال با وجود درایت دوستان و عزیزان در شناسایی خانه های خالی و اخذ مالیات از این واحد ها، ما نیز به نیت ثواب نخودی در این دیگ می اندازیم شاید در این میانه یکی کارگر شود شاید هم سرکارگر یا پیمانکار خدا را چه دیدید!؟

پیشنهاد می شود به منظور حل معضل خانه های خالی، دولت با در نظر گرفتن جمیع شرایط از تمکن مالی گرفته تا تعداد شلوار برخی آقایون(!) تعداد خانه های مورد نیاز برای یک شخص را مشخص کند و بیشتر از آن را منوط به پرداخت مالیات به اندازه نصف قیمت ملک مذکور کند. با این شیوه هم قیمت مسکن با رکود مواجه می شود و هم دیگر کسی هوس «خانه خالی داری» نمی کند!    

کمپین فروش خودروی نو به جای دست دوم!

باسمه تعالی 

کمپین فروش خودروی نو به جای دست دوم!

این روز ها به مدد تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی، ملت همه در فاز روشنفکری قرار گرفته اند و وقتی صحبت از کمپین، ائتلاف، تروئیکا، پویش و ... می شود، ملت امان نمی دهند و سه سوته عضو می شوند و تا حصول نتیجه مورد نظر هم دست بردار هم نیستند. مورد داشتیم طرف در «کمپین قطره قطره» عضو شده ولی «سطل سطل» آب صرفه جویی کرده تا خدای ناکرده از اهداف کمپین دور نشود و جبران روزهایی که استخرش را با آب شرب پر می کند و یا حیاط و ماشین هایش را با آب شیر می شوید، بشود! یا طرف به جای چالش یک سطل آب یخ یک تانکر آب رو داداشش خالی کرده و بنده خدا هنوز از کما بیرون نیامده است! حکایت این کمپین ها کم کم به صنعت خودرو سازی کشور نیز رسوخ پیدا کرد. این روزها کمپینی با عنوان «خوروی صفر نخرید» راه افتاده که به شدت مورد استقبال اقشار مرفه و آسیب پذیر قرار گرفته است. چون گروه اول که از همان اول میلی به خودروی وطنی نداشته و ندارند و در دوران پیشا و پسا تحریم کماکان خودروهای شاسی بلند و به روز سوار می شدند و می شوند؛ گروه دوم هم برایشان فرقی نمی کند قیمت خودرو جهانی حساب شود، یا بر اساس کف بازار؛ خودرو با ارز مبادله ای تولید شود یا با نرخ جمشید بسم ا...؛ وام 15 میلیونی بدهند یا ندهند، خودرو کیسه هوا داشته باشد یا نداشته باشد؛ این بندگان خدا در هر صورت توان خرید خودرو ندارند!  بنابراین شرکت میلیونی در این کمپین ها حکایت کارت زرد گرفتن عمو سیفی در دوران بازیگری شان می باشد. عمو سیفی ادعا می کند در دروان بازیگری اش تنها یک بار از داور کارت زرد گرفته است! ناگفته نماند ایشان فقط در دو بازی رسمی شرکت کرده که در دومی هم فقط 20 دقیقه بازی کرده است! البته غول های خودرو سازی کشور بیدی نیستند که با این باد ها بلرزند و قبلاً هم از داستان ها داشته اند و اصلاً هم نیازی به تغییر در کیفیت خودرو ها یا کاهش قیمت خودرو های تولیدی و ... نمی بینند و به فرموده مدیر عامل یکی از این شرکت ها بدهکار کسی نیستند! اما ما به رسم معمول و شیوه مالوف برای خالی نبودن عریضه چند پیشنهاد در جهت رونق صنعت خودرو سازی ارائه می کنیم:

الف) کمپین خودروی دست دوم: از آنجا که مردم در کمپین نخریدن خودروی صفر شرکت کرده اند، غول های خودرو سازی می توانند بعد از ظهر ها یک چرخی با خودروها در خیابان بزنند و دم غروب خودرو هایشان را به اسم دست دوم به فروش برسانند. مطمئن باشند ملت مرام گذاشته خودروی دست دوم را به همان قیمت نو خریداری می کنند. 

ب) بازار یابی تلفنی: امروزه تلفن مارکتینگ در دنیا یکی از اصلی ترین انواع تجارت می باشد و انواع و اقسام وسایل به صورت تلفنی به فروش می رسند. از کاهنده مصرف سوخت و شیر هوشمند آب گرفته تا سیم کارت دائمی و اطوی بخار؛ این دو شرکت مفخم خودروسازی هم می توانند با استخدام چند منشی کاربلد و سِمج، خودروهایشان را به صورت تلفنی به مردم قالب کنند! باور بفرمائید از هر ده تماس تلفنی لااقل دو سه مورد جواب مثبت می دهند! 

وحید حاج سعیدی