طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

قیمت ذاتی کالاها!

یکی از مسائلی که همواره باعث مناقشات دامنه دار و اساسی بین «کالا» و «نرخ» می شود و باعث می شود این دو عین سگ و گربه به هم بپرند ، مسئله نحوه محاسبه قیمت کالا ها می باشد. اما چند روز قبل آقا بهمنی آب پاکی را روی دست هر دو ریخت و قال قضیه را کند.
رئیس کل بانک مرکزی در این خصوص فرمودند: «تغییرات نرخ سکه و ارز غیر واقعی است و مردم باید در خرید سکه و ارز قیمت را بر اساس قیمت جهانی طلا و ارزش ذاتی سکه و ارز محاسبه کنند. وقتی قیمت ها در بازار داخلی برعکس قیمت ها در بازار جهانی بالا می رود ، واقعی نیست و مردم می توانند خود قیمت را تعیین کنند! در ضمن قیمت ذاتی هر کالایی ، قیمت اصلی را تعیین می کند ؛ بنابراین نباید مسائل سیاسی یا روانی بر قیمت سکه و ارز تاثیر گذار باشد و مردم باید این مسائل را در نظر بگیرند.» ( ایران – 26 تیر ماه 91)
این فرمایشات آدم را یاد مستاجر عمو سیفی می اندازد. ( شایان ذکر است عمو سیفی سه دستگاه آپارتمان دارد و هر سه را با قیمت مصوب اجاره داده و مالیات و عوارض آنها را نیز پرداخت می کند و ممنوع الخروج هم نیست.) یک روز سگ این بنده خدا را گاز می گیرد. وقتی به مطب دکتر می رسد ، دکتر در حال بستن مطب بود و با ناراحتی گفت : «شما مگر نمی دانید که من ساعت 7 مطب را تعطیل می کنم.» مستاجر عمو سیفی هم گفت: « چرا آقای دکتر من می دانم ، ولی این سگ نمی دانست و مرا ساعت 6 و 55 دقیقه گاز گرفت!»
در مورد اظهارات سرور ارجمند جناب بهمنی ، حیف که نوسانات قیمت سکه و طلا ما را از نوشتن با آب طلا محروم کرده و با خودکار هم به زور می نویسیم ؛ وگرنه باید گفت: « جانا سخن از زبان ما می گویی / ورنه هر گبری به پیری می شود پرهیزکار!»
استاد ؛ بزرگوار ؛ ما هم می دانیم که قیمت ها غیر واقعی ، حبابی ، غیر حقیقی ، شکننده ، روی گسل یا هر اسم دیگری که بفرمائید هستند ، ولی عنایت داشته باشید که قیمت ها ترمز بریده اند و افسارشان هم دست مردم نیست و گرنه اجناس را کمی پائین تر حساب می کردند تا ما هم مشتری شویم. علی ایحال این هم پیشنهاد بدی نیست. سنگ مفت ، گنجشک مفت. امتحانش ضرری ندارد. مردم می توانند از فروشندگان بخواهند مسائل روانی و سیاسی را در تعیین قیمت کالا دخالت ندهند. مثلاً به فروشنده بگویند : « آقا بی زحمت یک مرغ فارغ از مسائل روانی و سیاسی بدهید! یا مثلاً لطفاً دو کیلو برنج بدهید با قیمت ذاتی! »
فقط این داستان ممکن است باعث سردر گمی فروشنده ها و چند نرخی شدن اجناس بشود و مردم کمی بیشتر در صف معطل شوند ولی همین که می توانند کالاها را با قیمت ذاتی بخرند ، باز هم ارزش دارد! ذات عالی متعالی!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد